هم آوا

Sunday, October 08, 2006

ياشاسن قهرمان

بازم تمام غرور و افتخاريك ملت در يك صورت معصوم و دوست داشتني خلاصه شده بود.ا
با يك جثه تنومند و چهره بچه گانه و ساده و همان فريادهاي يا ابالفضل.ا
تنهاشايد زير آن همه فولاد سرد به همشهري هاي آذريش ، به سربلندي كشورش به افتخار مردمش و زنده نگه داشتن باقيمانده اميد و سرمستي در دل هموطنانش فكر ميكرد بدون اينكه اصلا به اين فكر كنه افكار پليدي تو همون لحظه در حال ماهي گيري معنوي از نام ابالفضل هستند وهمزمان با كسب غرور ملي توسط دستان پرتوانش، باپخش بريده بريده تصاوير و سانسور صحنه هاي شادي هموطنان از ما بهتر تو ديار فرنگ به جاي احساس شادي و غرور احساس شرمساري و نفرت از ايراني بودن را در درونمان شكل ميدهند .ا
با اين حال براي همين چند لحظه غرور و شادي به خاطر ارضا حس ناسيوناليستي به خاطر چند ثانيه احساس شكوه ايران و ايراني كه ديگر به عادت در اذهان مرده است به تو آفرين ميگويم.ا
درود قهرمان ، آفرين حسين رضا زاده