چرا در وبلاگ مي نويسيم -2
مي خواستم براي يادداشت گرينگوي پير كامنت بگدارم كه ديدم بهزاد در اين باب يادداشتي جديد نوشته است .از آنجاييكه كامنتم به هر دو يادداشت دوستان وارد بود و اندكي مفصل شد آنرا به صفحه اصلي هم آوا آوردم.
1) گرينگوي پير يادداشت خود را با دو پرسش آغاز كرده است. " مرزهای نوشتن در وبلاگی چون هم آوا تا کجا هستند؟ آیا اصلا صحبت از مرز منطقی است؟"
يكبار وبلاگ هم آوا را به دوستي آشنا با محيط هاي رسانه اي معرفي كردم و او در نگاه اول و پس از خواندن چند مطلب پرسيد: بايد ديد هدف شما از اين وبلاگ چيست. چرا كه بعضي از مطالب بسيار شخصي اند، بعضي مختص جمعي خاص ( گروه دوستان هم آوا) و بعضي مخاطب عام دارد. با طرح اين پرسش پاسخي كه يافتم آن بود كه هم آوا وبلاگي برا ي مخاطب عام، هم هست و هم نيست . مثال مشابهي كه در آن هنگام براي توضيح شرايط هم آوا به ذهنم رسيد بحثهاي دوستانه بود كه براي ايضاح كافي مي نمود.
در بحثهاي دوستانه چه اتفاقي مي افتد؟ آيا غير از اين است كه بخش زيادي از بحثهاي ما موضوعات اجتماعي ، سياسي و اقتصادي جامعه ماست. از اين نظر هم آوا نيز مانند اين بحثها مخاطب عام دارد. اما بخشي ديگر از اين بحثها را مباحث كاملاً خصوصي تشكيل مي دهند. براي مثال عروسي يكي از دوستان يا سربازي رفتن ديگري موضوعي نيست كه برا ي كسي كه خارج از اين گروه است جذابيتي داشته باشد. با اين ديدگاه هم آوا وبلاگي است با مخاطبان خاص. يكي ديگر از ويژگيهاي بحثهاي دوستانه عجين بودن موضوعات جدي و موضع گيريهاي از روي شوخي است. اصلاً فرق بحث سياسي در مجامع عمومي در گروههاي دوستانه همين شوخي ها و حد نگاه نداشتنها است. با اين ديدگاه نمي توان براي هم آوا هيچ مرزي چه از نظر موضوعي و چه از نظر لحني و كلامي تعيين كرد.
2) رويكردي كه جناب آقاي گرينگوي پير در پيش گرفته است به نظر رويكردي راهگشا براي هم آوا مي نمايد. گرينگوي پير مطالب خود را كه مخاطب عام مي طلبد در وبلاگ شخصي اش مي گذارد كه وبلاگي است با موضوعيت ادبيات ، سينما ، روزمرگي و يادداشتهايي كه علاوه بر موضوعيتي عام گوشه چشمي هم به گروه دوستانش دارد در وبلاگ هم آوا. با اين رويكرد شايد بتوان سايتي ديگر در كنار هم آوا تشكيل داد كه يادداشتهاي هدفمند و با موضوعيت مشخص در آن گنجانده شود. اين سايت قطعاً نياز به مانيفيست، خط مشي و استراتژي حركت دارد. در اين سايت است كه مي توان كار گروه تحقيقي پيشنهادي بهزاد را تشكيل داد و يا به پيشنهاد ابوالحسن به معرفي ايران پرداخت.
3) شنيده ام كه بلاگ اسپات نسخه بتايي ارائه كرده است كه در آن مي توان مخاطبان خاص وبلاگ را از خوانندگان عام آن جدا كرد. با اين روش شايد بتوان اندكي از مشكل جداسازي مطالب وزين و ياد داشتهاي سبك كاست. از آنجاييكه ادمين هاي محترم هم آوا و علي رضا خان احتمالاً از اين موضوع بيشتر از من مطلع اند مي توانند اصلاحات بيشتري را در اين قالب اعمال نمايند. ما منتظر پيشنهادهاي آنها هستيم.
4) فرهنگ تحمل انتقاد را كمتر جايي مي توان سراغ گرفت. وحيد و بهزاد به بهترين وجه آنرا نشان دادند. از هر دوي آنها ممنون.ضمناً نامي كه بهزاد براي يادداشت خود انتخاب كرده است ، فوق العاده است.
باشد كه هر يك از ما براي ديگري آينه اي باشيم تا به كمك هم بسازيم آنچه را كه تا ابد خواهد ماند.