هم آوا

Saturday, September 23, 2006

چرا در وبلاگ مي‌نویسیم

يك) ظاهراً این سوال گریبان همه را گرفته است. از اینرو در این مقال سعی مي‌کنم نظرات خود را گفته و بحث را بگشايم تا به كمك دوستان براي يكبار و هميشه تكليف آن روشن شود.لذا از دوستان هم آوايي مي خواهم كه نظرات خود را صريح و دقيق اعلام كنند تا ديگر به شروع بحث باز نگرديم و به آنچه بپردازييم كه بايد.ا
شايد اگر در ابتداي كار موسسان هم آوا مانيفيستي از اهداف و روشهاي هم آوا ارائه مي كردند الان كار براي همه ساده شده بود و تكليف همه روشن بود. اما من خوشحالم كه چنين نشد و اين را از هوشمندي برادران موسس هم آوا و از با تجربگي آنان در وبلاگ نويسي و وبگردي مي دانم.ا

دو) يكبار درباره نفسِ نوشتن در يادداشت گرينگوي پير و نوشتن مطالبي نگاشتم كه محل بحث نيز واقع شد. من هنوز معتقدم كه تنها، نوشتن مهم است . اينكه چه چيزي نوشته مي شود مهم نيست. وقتي نوشته اي خلق شد ديگر وجود ديگري است كه خود راهش را مي يابد. نوشته خوب خودش حضورش را تضمين مي كند و نياز به دليل و شان نزول ندارد. ا
چرا مي خواهيم خود را در چارچوب ببريم؟ هميشه در فضاي تعريف شده كار كردن ساده تر است ولي بياييد اينبار در فضاي تعريف نشده و بدون محور مختصات كار كنيم . اصلاً به نظرم ايجاد محيطهايي به نام وبلاگ به به اين دليل بوده كه نياز به نوشتن را نمي توان در چارچوب برد .يك روز از غمهاي درون است روزي ديگر از اتفاقي در برون . يكروز جدي است و ديگر روز شوخي .وبلاگ براي ارضاي اين نياز ايجاد شد و اين بود كه نوشته هاي وبلاگي را از نوشته هاي مجله اي و روزنامه اي جدا كرد. چرا كه چارچوب نداشت.ا

سه) بگذاريد هم آوا همينگونه باشد. ظاهراً پرت و پلاست ولي باطنش را همه ما مي شناسيم. همه ما پيوستگي مطالب به ظاهر گسسته آن را مي فهميم. اضلاع هندسه هم آوا به تعداد اعضاي آن نيست . چرا كه وجود هريك از اعضاي هم آوا هندسه اي است با بي نهايت ضلع. بگذاريد هندسه هم آوا شامل همه اضلاع اعضاي آن باشد.ا
اگر مي خواهيد در چارچوب كار كنيد. بسم الله، مانيفيست بدهيد، خط مشي تعيين كنيد، استراتژي بنويسد، ولي در جايي ديگر ، توي يك سايت جديد.ا
بگذاريد هر آنچه از دل تنگمان بر مي آيد بنويسيم. بدون موضوع، بدون توجه به نظر مخاطبان ، تا شايد به دل ديگران نيز بنشيند. تا شايد تجربه هاي شخصي مان را به همت هم آوا تجربه هايي جمعي كنيم.ا
يا علي