وطن دوم
دیروز فرصتی پیش آمد تا با سفیر چین در ایران در دوره انقلاب و ریاست جمهوری خاتمی صحبت کنم. مردی فکر می کنم در حدود هشتاد سال سن. می خواستم از نقش چین در مسئله انرژی هسته ای بپرسم. جلو رفتم و خودم را معرفی کردم. شخصی که من را می شناخت از کنارمان رد شد و به او گفت که من ایرانی ام و سفیر چین گفت :"شما ایرانی هستید؟" جا خوردم. گفتم :بله و پرسیدم که چطور انقدر خوب فارسی صحبت می کند. گفت ده سال در ایران بوده است. و با تمام احساسش ادامه داد:
وطن دوم من ایران است
تمام موهای بدنم سیخ شد. فکر کردم بسیاری از آنان که وطن اولشان ایران است، آنرا کتمان می کنند و نگاه کن به او که چگونه وطن دومش را ایران می داند.
پرسیدم چرا وقتی رئیس جمهوری فعلی سیاست گردش به شرق را مطرح کرد و به سراغ شما آمد برای حل مناقشه هسته ای، شما پاسخ ندادید و روابط ابتر ماند. نگاهی از سر اندوه کرد و گفت: ما خیلی تلاش کردیم ، ما خیلی تلاش کردیم. و انگار تمام وجودش به درد می آمد وقتی به یاد آنروزها می افتاد. مانند یک ایرانی از وضع موجود متاسف بود و سخنرانی ای کرد با این مضمون که مناقشه هسته ای ایران هنوز برایش راه حل هایی متصور است و نباید به سراغ جنگ رفت. هر بار که می خواست از امریکا انتقاد کند رئیس جمهورش را به سخره می گرفت و می گفت با وجود تمام این تلاشها هنوز جرج بوش می گوید:
همه گزینه ها بر روی میز است.
وطن دوم من ایران است
تمام موهای بدنم سیخ شد. فکر کردم بسیاری از آنان که وطن اولشان ایران است، آنرا کتمان می کنند و نگاه کن به او که چگونه وطن دومش را ایران می داند.
پرسیدم چرا وقتی رئیس جمهوری فعلی سیاست گردش به شرق را مطرح کرد و به سراغ شما آمد برای حل مناقشه هسته ای، شما پاسخ ندادید و روابط ابتر ماند. نگاهی از سر اندوه کرد و گفت: ما خیلی تلاش کردیم ، ما خیلی تلاش کردیم. و انگار تمام وجودش به درد می آمد وقتی به یاد آنروزها می افتاد. مانند یک ایرانی از وضع موجود متاسف بود و سخنرانی ای کرد با این مضمون که مناقشه هسته ای ایران هنوز برایش راه حل هایی متصور است و نباید به سراغ جنگ رفت. هر بار که می خواست از امریکا انتقاد کند رئیس جمهورش را به سخره می گرفت و می گفت با وجود تمام این تلاشها هنوز جرج بوش می گوید:
همه گزینه ها بر روی میز است.