هم آوا

Sunday, November 11, 2007

به جای یادداشت

یکم.احسان عزیز از اینکه از سرزمینی دیگر چراغ رو به خاموشی هم آوا را برافروختی بسیار خوشحال ومسرورم.ه
دوم .متاسف ومتالمم که اغلب موارد مذکور درنوشته ها یت واقعیت دارد.ه
سوم.همه آنچه را که نوشتی را به دقت خواندم واز این جهت جای امید است که نوشته هایت خواننده (حتی یک نفر ) دارد.ه
چهارم.در خصوص اینکه چرا در ایران هنوز هیچ شوق و انگیزه ای برای نوشتن در وبلاگ وجود ندارد یا دست کم در هم آوا این اراده دیده نمی شود همه گفته ها گفته شده و هر گو نه اشاره ای تکرار مکررات است.ه
پنجم.اما در مورد تعبیر و تلقی آزادی در ایران و ممالک راقیه چند نکته محل سوال است:ه
آیا آزادی به معنای اعم کلمه (بیان ،عقیده، انتخاب شغل، انتخاب همسر و..)جزء حاجات اولیه است یا حاجات ثانوی؟به عبارت دیگر حداقلی از معیشت برای پرداختن به آزادی و ضمائم ان لازم است یا خیر؟
بروز آزادی های مدنی در غرب و مخصوصا در استرالیا دارای چه تطور تاریخی بوده است؟ به عبارتی جامعه آزاد محصول انسان ها ی آزاد است یا به عکس انسان ازاد در ظل حکومت های دمکراتیک شکل می گیرد؟
چرا در ایران با اینکه صد سال از تاریخ مشرطیت میگذرد و فریادهای آزادی خواهی دست کم یک صد سال عمر دارد هنوز شهر وندان ایرانی( بخوانید رعایای ایرانی)از طبیعی ترین آزادی های فردی محرومند؟
احسان خان
خواهی گفت که ابوالحسن دوباره در گیر پز های روشنفکری ویژه جامعه ای ایران شد و دوباره به قرقره همان حرف های بدون پاسخ قدیمی برگشته است.نم دانم شاید تغبیر تو از این مقولات درست باشد ولی تو به عنوان یک شهروند مسئول درو از وطن اساطیری* چه روش پژوهشی پیشنهاد می کنی ؟ اساسا از کجا باید آغاز کرد ؟ شاید بایست از این بیمار محتضر دست شست و به تقدیر تاریخی دل سپرد**.به هر تقدیر من این سوالات را به صورت اقتراح نزد دوستان معرفی میکنم امید است در این محیط هم آوا پاسخ هایی هر چند کوتا به این پرسش ها داده شود.ه
---------------------------------
پانوشت :ه
بنده با این عقل الکن خود در تاریخ ایران هر چه جستجو کردم نشانی از عقلانیت نیافتم و لذا این ملت را ملت اساطیری نامیدم.*ه
**منظور از تقدیر تاریخی در این جا به این معنی است که شاید ملت ایران هیچ اراده ای درذ تغییر در خود نیافته است و به سازگاری مهوع خود تا نمیدانم کی ادامه می دهد.ه
ابوالحسن

Labels: