اندكي از اقتصاد
گویند که تا پایان امسال افزایش قیمتها ادامه خواهد داشت. دیدیم که آنچه گفتند در ابتدای امسال درباره افزایش قیمتها اتفاق افتاد، پس اعتماد می کنیم به پیش بینیشان برای باقی مانده سال.
گویند اقتصاد نیز علمی است که بر آن اصول و قوائدی جابر حاکم است. چون فیزیک که می گوید هر عملی را عکس العملی است و ردی بر آن نیست، اقتصاد نیز پدیده های مالی جامعه را مدل می کند و عکس العملهای آن را پیش بینی و بر پیش بینی هایش ردی نیست.
به خاطر دارم زمانی که بودجه سال 85 تقدیم مجلس شد. چه بسیار اقتصاددانان که داد بر آوردند که افزایش بودجه های عمرانی بی سابقه و بی معنی است، تزریق دلارهای نفتی به بودجه غیر منطقی است، عدول از اعداد جداول برنامه چهارم خطرناک است و تورم زا و بسیار دلایل و شواهد که مجلسیان را بر آن داشت تا در مورد حتی تصویب کلیات بودجه 85 نیز تشکیک کنند. اما نتیجه چه شد؟
باز سیاست بر اقتصاد چربید. باز آینده یک ساله بر آینده بیست ساله فائق شد. باز کوته نگري، قدرت خود را به دور اندیشی نشان داد. در حالی که اقتصاددانان مجلس که هیچ وجه اشتراکی با اقتصاددانان لیبرال نداشتنند با آنها همسو شده بودند. در حالیکه بدنه اصلی اصولگرایان مجلس با بودجه اعلام مخالفت می کرد، ترس از تصمیم گیری، ترس از شفاف شدن اختلاف مجلس و دولت، ترس از فشارهای خارجی و ترس از تیره شدن روابط سیاسی درون جناحی ، مجلسیان را وادار به تصویب بودجه ای کرد که همه به اتفاق می گفتند بودجه ای خواهد بود تورم زا. توجیه کردند که با ابزارهای کنترلی جلوی تورم را خواهند گرفت. چنان که در مورد سکه و طلا چنین کردند و سوبسید با ارزشی را که سهم بیت المال است و همیان مردم، خرج پایین نگاه داشتن قیمت سکه کردند. توجیه کردند که قدرت بازار داخل آنقدر هست که 40 میلیارد دلار درآمد نفتی را به ریال تبدیل کند و افزایش نقدینگی اتفاق نخواهد افتاد و آن هنگام که بانک مرکزی اعلام کرد که توانایی تبدیل این حجم دلار به ریال وجود ندارد، صدایش را کوتاه کردند.
و ما در پایان سومین فصل از سال هشتاد و پنج، تورم 40 درصدی را با گوشت و پوستمان حس می کنیم. امروز همه می دانند که افزایش حجم نقدینگی ناشی از بودجه های عمرانی ، تزریق ریال بدون پشتوانه، وامهای بی حساب و کتاب، عامل گرانی است. اما کیست که پاسخگو باشد. آن هنگام که اقتصاددانان از اتفاقی صحبت می کردند که برایشان مثل روز روشن بود، هیچ کس به آن ها وقعی ننهاد و امروز آن روز فرا رسیده است که نتیجه تصمیمات اشتباه اقتصادی دولتمردان بر دوش مردم سنگینی کند. امروز نمایندگان مجلس نتیجه سهل انگاری خود را به وضوح می بینند. امروز دیگر ابایی ندارند که در مورد شروع ساعت بانکها دولت را به چالش بکشند اما برای مهار رشد نقدینگی دیگر دیر شده است. با بودجه ای که برای سال 85 تصویب شده است تا پایان امسال رشد نقدینگی سالانه از 40 درصد به 80 تا 90 درصد خواهد رسید و نتیجه آن تورم 80 تا 90 درصدی خواهد بود و آنکه تورم را برای ادامه زندگی اش تحمل خواهد کرد، ماییم.
اکنون که در آستانه بررسی بودجه سال 86 قرار گرفته ایم و کم کم بحثهای بودجه ای به موضوع روز تبدیل می شود، امیدوارم نمایندگان مجلس با تکیه بر تجربه سال قبل و نتایج آن، مصالح جناحی و بخشی را به کناری نهند و چشم به آینده کشوری بدوزند که همه ما می خواهیم هر روزش بهتر از دیروزش باشد.
گویند اقتصاد نیز علمی است که بر آن اصول و قوائدی جابر حاکم است. چون فیزیک که می گوید هر عملی را عکس العملی است و ردی بر آن نیست، اقتصاد نیز پدیده های مالی جامعه را مدل می کند و عکس العملهای آن را پیش بینی و بر پیش بینی هایش ردی نیست.
به خاطر دارم زمانی که بودجه سال 85 تقدیم مجلس شد. چه بسیار اقتصاددانان که داد بر آوردند که افزایش بودجه های عمرانی بی سابقه و بی معنی است، تزریق دلارهای نفتی به بودجه غیر منطقی است، عدول از اعداد جداول برنامه چهارم خطرناک است و تورم زا و بسیار دلایل و شواهد که مجلسیان را بر آن داشت تا در مورد حتی تصویب کلیات بودجه 85 نیز تشکیک کنند. اما نتیجه چه شد؟
باز سیاست بر اقتصاد چربید. باز آینده یک ساله بر آینده بیست ساله فائق شد. باز کوته نگري، قدرت خود را به دور اندیشی نشان داد. در حالی که اقتصاددانان مجلس که هیچ وجه اشتراکی با اقتصاددانان لیبرال نداشتنند با آنها همسو شده بودند. در حالیکه بدنه اصلی اصولگرایان مجلس با بودجه اعلام مخالفت می کرد، ترس از تصمیم گیری، ترس از شفاف شدن اختلاف مجلس و دولت، ترس از فشارهای خارجی و ترس از تیره شدن روابط سیاسی درون جناحی ، مجلسیان را وادار به تصویب بودجه ای کرد که همه به اتفاق می گفتند بودجه ای خواهد بود تورم زا. توجیه کردند که با ابزارهای کنترلی جلوی تورم را خواهند گرفت. چنان که در مورد سکه و طلا چنین کردند و سوبسید با ارزشی را که سهم بیت المال است و همیان مردم، خرج پایین نگاه داشتن قیمت سکه کردند. توجیه کردند که قدرت بازار داخل آنقدر هست که 40 میلیارد دلار درآمد نفتی را به ریال تبدیل کند و افزایش نقدینگی اتفاق نخواهد افتاد و آن هنگام که بانک مرکزی اعلام کرد که توانایی تبدیل این حجم دلار به ریال وجود ندارد، صدایش را کوتاه کردند.
و ما در پایان سومین فصل از سال هشتاد و پنج، تورم 40 درصدی را با گوشت و پوستمان حس می کنیم. امروز همه می دانند که افزایش حجم نقدینگی ناشی از بودجه های عمرانی ، تزریق ریال بدون پشتوانه، وامهای بی حساب و کتاب، عامل گرانی است. اما کیست که پاسخگو باشد. آن هنگام که اقتصاددانان از اتفاقی صحبت می کردند که برایشان مثل روز روشن بود، هیچ کس به آن ها وقعی ننهاد و امروز آن روز فرا رسیده است که نتیجه تصمیمات اشتباه اقتصادی دولتمردان بر دوش مردم سنگینی کند. امروز نمایندگان مجلس نتیجه سهل انگاری خود را به وضوح می بینند. امروز دیگر ابایی ندارند که در مورد شروع ساعت بانکها دولت را به چالش بکشند اما برای مهار رشد نقدینگی دیگر دیر شده است. با بودجه ای که برای سال 85 تصویب شده است تا پایان امسال رشد نقدینگی سالانه از 40 درصد به 80 تا 90 درصد خواهد رسید و نتیجه آن تورم 80 تا 90 درصدی خواهد بود و آنکه تورم را برای ادامه زندگی اش تحمل خواهد کرد، ماییم.
اکنون که در آستانه بررسی بودجه سال 86 قرار گرفته ایم و کم کم بحثهای بودجه ای به موضوع روز تبدیل می شود، امیدوارم نمایندگان مجلس با تکیه بر تجربه سال قبل و نتایج آن، مصالح جناحی و بخشی را به کناری نهند و چشم به آینده کشوری بدوزند که همه ما می خواهیم هر روزش بهتر از دیروزش باشد.