هم آوا

Monday, November 06, 2006

کدام امنیت ملی؟؟؟

عطف به یادداشت فخیمه احسان می خواستم کامنتی بنویسم که چون طولانی شد به صورت یک مطلب جدا در هم آوا پستش می کنم.

اتاقی از یک آپارتمان در حال سوختن را با یک درب و یک پنجره تصور کن که تو داخلش اسیر شده ای و امکان دسترسی به درب را بدلیل اینکه موقع شروع آتشسوزی خواب بودی از دست داده ای. اگر بیشتر درنگ کنی یا از دود متساعد خفه می شوی یا به شکل فجیعی خواهی سوخت. در این زمان منطقی ترین کار بیرون پریدن از پنجره است. امکان دارد یکی دو طبقه سقوط کنی و دست و پایت بشکند شاید هم از طبقه بیستم بیافتی و له شوی.
وضعیت ایران چیزی شبیه داستان بالاست. ما قبلا باید از خواب بیدار می شدیم و از راه مطمئن از مخمصه می رهیدیم. اما الان باید دل خوش داریم که اگر حمله ای شد که به مثابه پنجره است برای بیرون رفت از مهلکه، اوضاع آینده تنها به شکستن دست پایمان بیانجامد.
هیچ عقل سلیمی جنگ را نمی پسندد، اما به نظرم در شرایط فعلی که هیچ نیروی داخلی تاب ایستادن در برابر اتوبوس ترمز بریده حضرات حاکم را ندارد و کوچکترین تغییر مثبتی را در شرایط نابسامان ایران امروز نمیتواند اعمال دارد، استقبال از برخورد نظامی اجانب، اجتناب ناپذیر می نماید.

اما درباره مانور اخیر، باید بگویم با نظرت موافق نیستم. آمریکایی ها درک درست و عمیقی از امکانات و موقعیت نظامی ایران دارند. آنها میدانند که پرتاب موشک، مانور های دریایی و هوایی و زمینی و نیز تبلیغات گسترده درباره روحیه دفاع ایرانی همگی افسانه های تقلبی برای مصرف داخلی هستند. آنها حتی بسیار هوشمندانه تر از جمهوری اسلامی روی افکار عمومی جهان تاثیر دارند و از مانور موشکی ایران نیز در راستای اثبات ادعایشان مبنی بر خطرناک بودن ایران استفاده می کنند(شاهدش را در خبرهای خبرگزاری های معتبر امریکا و اروپا می توانید ببینید و بخوانید).
پس انجام مانور پیامبر اعظم2 با توجه به اشراف برپاکنندگانش بر بیهودگی آن در تغییر سیاست های نظامی آمریکا، تنها مصرف داخلی دارد و مانند بقیه کارهای آقای رئیس جمهور تبلیغی است بی اساس برای آرامش کاذب افکار عمومی داخلی.

من مدتی است که احساس می کنم که آینده نزدیک آبستن حوادث و اتفاقات تلخی است برای ملت ایران.