درباره "دو بچه كافي نيست"ا
يك) با ديدن مطلب اميد و خواندن كامنتهاي هم آوايان عزيز مي خواستم در توضيح، كامنت بگذارم كه از حد كامنت فراتر رفت.
دو) سعدي عليه الرحمه مي فرمايد:
داني كه چه گفت زال با رستم گرد
دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد
ديديم بسي كه آب سر چشمه خرد
چون بيشتر آمد شتر و بار ببرد
روي سخنم با دوستاني است كه سخن مرد شماره يك دولت را به سخره مي گيرند. به نظرم آنكس كه برنده بازي است هم اوست كه با تدبير و شناخت وضع موجود سوار بر مركب راهوار مردم شده است و ما كه سالهاست پياده ايم و هنوز راه را براي رفتن نيافته ايم تنها به غر زدن و به شوخي گرفتن حركتهاي هوشمندانه حريف نشسته ايم.
كيست كه نداند در حالي كه در انتخابات رياست جمهوري كليه روشنفكران چپ و محافظه كار از هاشمي حمايت كردند اين احمدي نژاد بود كه با تكيه بر لحن كلامش و شعارهايش و همينگونه رفتارش، سربلند از انتخابات بيرون آمد و سكان اجرايي دولت را در دست گرفت و اكنون براي ما دستورالعمل صادر مي كند و ما كه سالهاست سنگ قانونمداري را به سينه مي زنيم بايد يا به پاي حرف خود بايستيم و مجري قوانيني باشيم كه او ابلاغ مي كند و يا بايد قيد شعار قانونمداري را بزنيم و به جرگه آناني بپيونديم كه سالهاست علم اصلاحات را زمين گذاشته اند و چشم به منجي اي دارند از آن جنس كه در عراق نزول كرد. منجي اي كه نه تنها به خيرش اميدي نيست بلكه احتمال شر رساندنش هم زياد است.
چرا هنوز نمي خواهيم باور كنيم كه حركتهاي حريف هوشمندانه است. چرا هنوز نمي خواهيم باور كنيم كه او است كه قواعد بازي در ايران را مي داند و ما كه به قاعده اروپاييان سعي در رقابت داريم از پيش باخته ايم.
هنوز يكسال نشده است كه شعارهايي چون آوردن نفت بر سر سفره و گرفتن حق كارگران مظلوم از سرمايه داران ظالم و تصفيه مديران دولتي و تغيير ساختار دولت و تمركز زدايي و مهار تورم، راي مردم را از آن خود كرد. حال نيز هنوز اتفاق خاصي نيفتاده است. هنوز مي توان رد اين شعارها را در صحبتهاي اخير رئيس جمهور يافت. فكر مي كنيد چرا ناگهان رئيس چمهور به ياد ازدياد نسل افتاده است.
فراموش نكنيم كه ازدياد فرزندان مقدمه بحث رئيس جمهور بوده است . از آن مهمتر نتيجه اي است كه اين مقدمه در پي دارد. آن نتيجه توجه بيشتر به خانم هاي شاغل متاهل است. به راستي چه كسي بدش مي آيد كه نيمه وقت كار كند و تمام وقت حقوق بگيرد. پس آماده باشيد تا در سايه اينگونه شعارها برنده انتخابات بعدي نيز همين طيف بوده و آنچه از دست مي رود شتر با بارش باشد.
سه) شايد به جاي اينكه تا شب انتخابات خبرگان و شورا ها صبر كنيم و در آن زمان به فكر چاره جويي بيفتيم، چونان كه در انتخابات رياست جمهوري چنين كرديم، بهتر باشد كه از هم اكنون نظرات خود را مطرح كرده و به بحث بگذاريم. شايد اينبار به نتيجه اي مثبت دست يابيم. يا حداقل تمريني جمعي باشد براي قدمهاي بعدي.
پي نوشت) در حين نوشتن اين يادداشت مطلب زيباي مهرداد هم پست شد ، حساب طنازي را از سخره گرفتن جدا كنيد.