هم آوا

Monday, November 27, 2006

و اين چنين ... "سگهاي پوشالي "در متن هم آوا متولد شدند.

Straw Dogs (1971)
Sam Peckinpah
Writing credits Gordon Williams (novel
David Zelag Goodman (screenplay
Complete credited cast
Dustin Hoffman
David Sumner
Susan George
Emy Sumner
Peter Vaughan
Tom Hedden
T.P. McKenna
Major John Scott
Jim Norton
Chris Cawsey
Donald Webster
Riddaway
Ken Hutchison
Norman Scutt
Len Jones
Bobby Hedden
Sally Thomsett
Janice Hedden
Robert Keegan
Harry Ware
Peter Arne
John Niles
Cherina Schaer
Louise Hood
Colin Welland
Reverend Barney Hood
***
قسمت اول.
داستان.
ديويد سامنر براي پيگيري فعاليتهاي علمي به اتفاق همسرش امي (emi) از امريكا به دهكده اي در انگلستان نقل مكان كرده است.محل زندگي آنها خانه پدري امي است كه كارگران مشغول تعمير سقف آن هستند. امي با ديدن اسكات از ديويد مي خواهد از وي براي تعمير سقف كمك بگيرد. اسكات دوست قبلي امي بوده است دوستي كه اسكات معتقد است "هوايش " را داشته است. تعميركاران همگي ازدوستان اسكات هستنداز آن جمله است كوزي(cowsy).
كارگران رفتاري سخيف و هرزه درانه نسبت به امي دارند. در زندگي خصوصي او سرك مي كشند و متلكهاي بي ادبانه نثار او مي كنند.
رابطه ي امي وديويد هم مستحكم به نظر نمي رسد. گروه تعميركار خصومتي غير قابل درك با ديويد دارند. اين خصومت با اعدام گربه ي مورد علاقه ي امي دركمدَش به اوج ميرسد. امي معتقد است اين كار زير سر اسكات وكوزي است ولي ديويد نمي پذيرد زيرا دلايل كافي براي اثبات آن ندارد. بعد ازاين اتفاق امي از ديويد مي خواهد كارگران را اخراج كند. همچنين ديويد درهمين هنگام آز كارگران مي خواهد تا تله بزرگي كه امي خريداري كرده است را در اتاق پذيرايي راه اندازي كنند . مقارن پذيرايي بابت همين كار تعمير كاران از وي براي شكار دعوت مي كنند ديويد نيز مي پذيرد. روزبعد ديويد همراه آنهابه شكار مي رور غافل از آنكه آنان وي را فريب داده اند.اسكات و ديگر دوستش (كوزي) درهمين زمان وارد منزل ديويد شده و به امي تجاوز مي كنند.
چند روز بعد ديويد و امي در جشن سالانه دهكده كه قبلا به وسيله كشيش دعوت شده بودند شركت مي كنند.حين برگزاري جشن حال امي منقلب شده و از ديويد مي خواهد وي را به منزلشان برساند.مقارن اين اتفاقات دختر چارلي _پيرمرد دائم الخمر و بي ادب- توسط هنري نايلز –مجنون تازه از بند رسته اي – به طور تصافي كشته مي شود. خبر ناپديد شدن دختر چارلي توسط پسرش به وي داده مي شود و وي همرا گروه تعميركار دنبال هنري نايلز ميگردند.
ديويد در راه برگشت به خانه با هانري تصادف مي كنند و او را به خانه مي برد. ديويد ازمنزل به پزشك دهكده زنگ ميزند واز او استمداد مي خواهد. اما او را نمي يابد و لذا خبر را به صاحب بار ميدهد از طريق صاحب بار هم كلانتر از وجود هنري نايلز مطلع مي شود هم چارلي و گروهش .
هنري به اتفاق گروهش به خانه ديويد مي روند واز او مي خواهند هانري رابه اوپس دهند.ديويد درخواست آنها را نمي پذيرد اين عدم پذيرش آنها را به خشم مي آورد و باعث حمله به خانه مي شود. دراين اثنا كلانتر نيزسر ميرسد و از انها مي خواهد كه حل مسئله را به قانون بسپارند ولي چارلي نمي پذيرد و كلانتر را به قتل مي رساند. قتل كلانتر تهاجم وتخاصم را به مرحله ي جديدي مي رساند. پس از زدو خورد وكش وقوس بسيار ديويد همه گروه چارلي را از بين مي برد.

***
سگهاي پوشالي فيلمي مثالي از سينماي قصه گو و كلاسيك هاليوود است :
1- داستان . در ابتداي متن خلا صه اي از داستان فيلم آمد . قصه گفته شده مجمل وخلاصه است. داستان فيلم را از اين مفصل تر مي توان تعريف كرد.
2- روايت : روايت در فيلم كاملا گاهنامه اي (كرونولوژيك ) و خطي است. داستان از زمان خاصي شروع مي گردد و همزمان با ادامه فيلم زمان هم جلو ميرود. بدون پاسا‍ ژ هايي به گذشته و آينده.
3- معرفي اشخاص :
همه شخصيتهاي در گير فيلم در سكانس ابتدايي كه حدود 9 دقيقه طول مي كشد معرفي مي شوند.
- دهكده اي كوچك در انگلستان كه ديويد براي ادامه ي كار به آنجا آمده است.
- ديويد سامنر. رياضيداني كه به آرامش براي ادامه فعاليت نياز دارد.
- امي سامنر .همسر ديويد . دختري لوند و لاقيد .
- اسكات. دوست قبلي امي وشخصيتي هرزه .
- چارلي . پيرمرد دائم الخمر ماجراجو.
- هنري نايلز . زنداني تازه آزاد شده اي كه تعادل رواني ندارد.
- كلانتر . آرام و متين .
4- شخصيت پردازي:
شخصيتها در طول فيلم و با كنش وواكنش نسبت با همديگر پردازش ميشوند. رفتار متقابل آنها با يكديگر به لحاظ رواني آنها را به يكديگر و بيينده مي شناساند.بدور از هر گزافه گويي بلا دليل.خصوصيات چند شخصيت اثر در فيلم اينگونه براي ما روشن ميگردد:
ديويد. شخصي متفكر ،مستدل، آرام و بدور از خشونت مردانه. بيينده اين صفات را در فيلم با ترفندهايي موجزو منسجم در مي يابد.
تقريبا تا قبل از سكانس نهايي وآنهم به دليلي خاص ما عصبانيت ديويد را نمي بينيم. بي دليل و نامستند امري را نمي پذيرد.يكي از موارد اختلاف ديويد وزنش همين است .در جريان اعدام گربه امي ميگويد : اعدام كار اسكات و جوزي است اما ديويد به علت فقد دليل اين امر را نمي پذيرد. امي از وي رفتاري غريزي و بدور از حزم را انتظار دارد ولي ديويد به اين رفتار تن نمي دهد.
امي : زني است لوند وبي قيد .درگير پوشش ظاهر نيست .شايد تا اندازه اي آزارطلب (مازوخيست ) است.به آرامش و تفكر اهميتي نمي دهد. قراين احكام بالا :
- نماي نزديك از راه رفتن و خصوصيات ظاهري امي در ابتداي فيلم .
-با پوشش خرق عادت در شهر تردد ميكند،كنا رپنجره اي كه به بيرون باز است و كارگرها به آن ديد دارند لخت مي شود.
- قادر به تحليل حركات ساده شطرنج نيست. معادلات رياضي ديويد را بازيچه فرض ميكند لذا منفي معادلات (-) را مثبت (+) مي كند.
- از ديويد فقط انتظار خصوصيات مردانه را دارد. رفتاري غير اينها برايش كسل كننده و عذاب آور است.در فصل دوم فيلم و صحنه هاي داخلي تقريبا به همه اين موارد اشاره مي شود.
اسكات : مردي است هرزه ، بي ادب و بي نزاكت .اولين كنش وي با امي مويد همين مورد است .در فيلم هيچ كنش مثبتي از وي نمي بينيم. شر مطلق است. كادر بند يهاي معرف وي همگي حاكي از اين امورند .
كوزي : در همه خصوصيات شبيه اسكات است . در بيشرمي از وي جلوتر.
چارلي : شخصيتي فرعي ولي موثر(به لحاظ فرمي و روايي).در چند سكانسي كه وي را ميبينيم كاملا وي را مي شناسيم. دائما دنبال ماجراست و به اصطلاح "شرخر".
***
فيلم خصوصيات فيلم وسترن كلاسيك را دارد ولي به جاي" كابوي" رياضي داني اهل فكر اين نقش را به عهده گرفته است.در دهكده اي آرام تازه واردي (ديويد) وارد مي شود جمعي از افرا د آن شهر به دليلي (اينجا وجود امي وگذشته اش ) با وي تقابل و درگيري پيدا مي كنند. هر چه ديويد مي كوشد از تقابل تن بزند موفق نمي شود انگار تقابل امري محتوم است. سرانجام تقابل رو ي ميدهد اشخاص شرور نابود مي شوند. قهرمان تنها بسوي سرنوشت نامعلومي رهسپار است.
***
درقسمت اول سعي شد مدعييات خود را اثبات كنم .اينكه اين فيلم كلاسيك و هاليوودي است.