هم آوا

Saturday, September 02, 2006

در ساعت 5 عصر، بي هيچ بيش و كم

"در مردگان خويش نظر مي كنيم
با طرح خنده اي
و نوبت خويش را انتظار مي كشيم
بي هيچ خنده اي"
و باز فاجعه اي ديگر آفريدند و دنبال مقصر مي گردند. به راستي مقصر كيست؟وزير راه؟رئيس سازمان هواپيمايي؟رئيس فرودگاه؟ خلبان؟ طراح هواپيما؟ متصدي آسفالت باند؟ مسئول رسيدگي به چرخها؟ ...
بالاخره يك نفر مقصر خواهد شد و پرونده مختومه. و ما باز منتظر هواپيمايي ديگر خواهيم بود كه مقصد خود را از زمين به آسمان هفتم تغيير خواهد داد.
چرا هيچ كس نمي پرسد ، در حالي كه در هيچ كجاي دنيا توپولوف نمي پرد چرا ما هنوز با آن پرواز مي كنيم؟ چرا هيچ كس نمي پرسد كه چرا هواپيماهاي جوان ما 40 ساله اند؟ چرا هيچ كس از تحريم تكنولوژي هوايي دم نمي زند و همه دنبال تكنولوژي هسته اي اند؟
به راستي هيچ يك از آنان كه نامشان را آوردم مقصر نيستند. مقصر ماييم كه با جنگ با دنيا ، هر سال جان عزيزانمان را در جنگي يكطرفه تقديم جان آفرين مي كنيم و خوشحاليم از اينكه علم مبارزه با استكبار را بر دوش گرفته ايم.
و سوال آخر اينكه چرا هيچ كس، از مسافران هواپيما نپرسيد كه با مبارزه و تحريم شدن و كشته شدن موافق است يا نه؟