هم آوا

Thursday, September 07, 2006

كافه ستاره

اول اينكه در شرايط فعلي كه تلويزيون كمر به پايين آوردن سطح سليقه مردم بسته است و سينما نيز جز فيلم هاي فكاهي توليد ديگري ندارد، حضور فيلم كافه ستاره و ساختار سه اپيزودي و غير خطي اش اتفاقي است مبارك و بايد به آقاي مقدم به خاطر جسارتش تبريك گفت.ا
دوم) آنان كه فيلم را ديده اند حتماً اين تجربه را داشته اند كه در نيمه هاي اپيزود دوم فيلم خسته كننده و كشدار مي شود و اپيزود سوم به صورت كامملاً واضح با كش دادن صحنه عروسي و رقص و شادي سعي بر دلجويي از تماشاگران دارد تا تماشاي فيلم حداقل به خاطره اي بد براي تماشاگران تبديل نشود. يعني به نظرم كارگردان خود نيز به كشدار و منقوص بودن فيلم خود پي برده است.
اپيزود اول اپيزودي است پر از شخصيت . ما تقريباً همه شخصيت هاي فيلم را در اپيزود اول مي شناسيم و با ضرباهنگي كم و بيش تند كل داستان در اپيزود اول لو مي رود. حتي رابطه ملوك و برادر فريبا كه به نظرم كاملاً بايد براي قسمت آخر فيلم باقي مي ماند در اين اپيزود با نشان دادن ملوك در جلوي در و با چهره بزك كرده و سفارش برادر فريبا به دوستش در هنگام خداحافظي براي مراقبت از ملوك ، لو رفته و چيزي براي اپيزود سوم باقي نمي گذارد.ا
با پايان يافتن اپيزود اول وارد قصه سالومه مي شويم. دختري عاشق، چادري، رشد يافته در محيطي فرهنگي، تحت سرپرستي پدري معلم و حافظ خوان كه در پايان به راهي مي رود كه با هيچ يك از ابعاد شخصيتي اش سازگار نيست. دختري كه براي شادي معشوق اش پيش شيخ مسجد التماس مي كند، به همين راحتي عشق اش را رها مي كند و به سفري در ناكجا آباد مي‌رود . با توجه به اينكه اپيزود دوم بر خلاف اپيزود اول حاوي هيچ اتفاق تازه اي نيست، فيلم كشدار و خسته كننده مي‌شود.ا
و اپيزود سوم كه فكر كنم تنها هدفش جلب رضايت مشتري است.ا
سوم) ويژه نامه شرق نيز مطلبي درباره كافه ستاره دارد كه هنوز آنرا نخوانده ام.ا
چهارم) اميدوارم باب بحث باز شده باشد. ما آماده هرگونه نقد هستيم كه شيخ اجل مي فرمايد: ا
متكلم را تا كسي عيب نگيرد، سخنش صلاح نپذيرد.ا
مشو غره بر حسن گفتار خويش
به تحسين نادان و پندار خويش